تقویم کُردی؛ روایت زمان در دل طبیعت کردستان
در دنیایی که زمان با دقت ساعتها و تقویمهای دیجیتال اندازهگیری میشود، هنوز هم گوشههایی از جهان باقی ماندهاند که مردمشان زمان را نه با اعداد، بلکه با نشانههای طبیعت درک میکنند. تقویم کُردی، یکی از نمونههای زیبا و زندهی چنین نگاه متفاوتی است؛ تقویمی که برخاسته از دل کوهها، رودها، بادها و تغییرات اقلیمی است، نه صرفاً محاسبات نجومی خشک.
برای مردمان کُرد، فصلها تنها مرزهای تقویمی نیستند. هر فصل، فصلی از زندگی است. بهار در نگاه آنها نه در روز معین، بلکه در زمان بیداری زمین، شکفتن نخستین شکوفهها و جاری شدن رودهای یخزده آغاز میشود. تقویم کُردی بازتابی است از پیوندی عمیق میان انسان و طبیعت، و هر سال در آن روایتی تازه از تولد، سختی و امید نوشته میشود.
آغاز بهار در تقویم کُردی
یکی از بحثبرانگیزترین و در عین حال جذابترین بخشهای تقویم کُردی، زمان آغاز بهار است. در حالیکه تقویمهای رسمی، نوروز و آغاز فروردین را بهعنوان شروع بهار معرفی میکنند، در نگاه کُردها، این زمان میتواند متفاوت باشد. مناطق کُردنشین از نظر جغرافیایی متنوعاند؛ از دشتهای گرمسیر گرفته تا کوههای برفی. در نواحی گرم، درختان زودتر شکوفه میدهند، صدای پرندگان زودتر شنیده میشود و رودخانهها از خواب زمستانی بیدار میشوند. اما در کوهستانها، سرمای استخوانسوز تا مدتها پابرجاست.
به همین دلیل، در روایتهای محلی، آغاز بهار از ۲۱ تا ۳۰ بهمن متغیر است. این تفاوت، نه نشانهی بینظمی، بلکه گواهی است بر انعطاف و هماهنگی این تقویم با زیستبومهای گوناگون.
افسانهی “کور سەیا” و تولد دوبارهی زمین
در قلب این تقویم کهن، افسانهای زیبا و غمانگیز وجود دارد؛ افسانهی کور سەیا، پسر صیاد، که در منطقه اورامانات و دیگر نواحی کُردنشین بارها و بارها نقل شده است.
میگویند در ۲۱ بهمن، کور سەیا تصمیم میگیرد از دل سرمای زمستان عبور کند. برخی روایات میگویند او سنگی سنگین بر دوش میکشد تا بدنش را گرم نگه دارد، برخی دیگر میگویند او بزغالهای تازهمتولد را حمل میکند، نمادی از تولد و زندگی. اما سرانجام در سرمای جانسوز کوهستان جان میدهد.
خواهرانش، از غم این اتفاق، نُه شبانهروز گریه میکنند. اشکهای آنها بر زمین میریزد و سرانجام یخها را میشکند. از دل همین سوگواری، زمین بیدار میشود و بهار متولد میگردد.
بهار؛ ۲۱ بهمن یا ۳۰ بهمن؟
این افسانه، دو روایت دربارهی زمان آغاز بهار را شکل داده است. برخی میگویند که ۲۱ بهمن، همزمان با تلاش کور سەیا، لحظهی نخستینِ بهار است. اما عدهای دیگر معتقدند که پایان عزاداری خواهران، یعنی ۳۰ بهمن، زمان واقعی شکفتن زمین و آغاز فصل نو است.
هر کدام از این تفسیرها، ریشه در باورها و تجربهی مردم با طبیعت دارد؛ و این، همان چیزی است که تقویم کُردی را زنده، انسانی و شاعرانه میکند.
تقویم کُردی؛ زمان به روایت طبیعت و فرهنگ
تقویم کُردی فراتر از یک ابزار محاسبهی زمان است؛ بخشی از فرهنگ و هویت مردم کردستان است. این تقویم بازتابی از زیستن در دل طبیعت، درک عمیق از چرخههای زیستی، و همزیستی با سرما، گرما، باد و باران است. در هر روز و ماه آن، ردپایی از اسطوره، تجربهی زیسته و پیوند با خاک دیده میشود.
این تقویم به ما یادآوری میکند که زمان فقط عدد نیست؛ روایت است، حس است، زندگی است.
۰ نظر